میانه روی از منظر قرآن (بخش اول)
در آفرینش و خلق خدا میانه روی حکم فرما است از آنجا که می فرماید: وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً. لذا خدا به ما امر کرده که در همه امور از جمله اخلاق میانه رو باشید. در راه رفتن میانه روی داشته باشید. وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ.
1. میانه روی در آفرینش
میانه روی و نظم و هماهنگی در تمام آفرینش جهان و انسان وجود دارد. خداوند متعال تمام عالم هستی را با نظم و توازن خاص خلق کرده است، خدای متعال به جسم و روح انسان و نظم آن قسم یاد کرده و می فرماید:وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا. (شمس /۷) و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده و) منظم ساخته.در تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه آمده «اگر منظور از «نفس» روح انسان باشد مراد از «سواها» (از ماده تسویه) همان تنظیم و تعدیل قوای روحی انسان است، از حواس ظاهر گرفته تا نیروی ادراک، حافظه، انتقال... و اگر منظور «روح» و «جسم» هر دو باشد تمام شگفتیهای نظامات بدن و دستگاههای مختلف آن را شامل می شود؛ ولی مناسب در اینجا این است که هر دو را شامل شود. چرا که شگفتیهای قدرت خداوند، هم در جسم است و هم در جان. و اختصاصی به یکی از این دو ندارد.»(1)
نیز می فرماید: الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً. (فرقان /۲) و همه چیز را آفرید و به دقت اندازه گیری نمود. در تفسیر راهنما آمده «جهان آفرینش، جهانی هدف مند و دارای نظم و قانون و سامان یافته است. همه پدیده های جهان، از هر جهت دارای اندازه و مقدار مشخص است.»(2)
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه می نویسد: «بیان لربوبیته المتلبسة بالکرم فإن من تدبیره خلق الانسان بجمع اجزاء وجوده ثم تسویته بوضع کل عضو فی ما یناسبه من الوضع علی ما یقتضیه الحکمة ثم عدله بعدل بعض اعضائه و قواه ببعض بجعل التوازن و التعادل بینهما.» (3)
این جمله توام با کرم خدا را بیان می کند «و می فرماید» یکی از موارد تدبیر او این است که انسان را با همه اجزاء وجودش خلق کرد، و سپس به تسویه اش پرداخته، هر عضو او را در جای مناسبش که حکمت اقتضای آن را دارد قرار داد، سپس به عدل بندی او پرداخته؛ بعضی از اعضاء و قوایش را با بعضی دیگر معادل قرار داد و بین آنها توازن و تعادل برقرار کرد.
امام علی می فرماید: «قدر ما خلق فأحکم تقدیره، و دبره فالطف تدبیره و وجهه لوجهته فلم یتعد حدود منزلته، و لم یقصر دون الانتهاء الی غایته، و لم یستصعب اذ امر بالمضی علی ارادته، فکیف و انما صدرت الامور عن مشیته.» (4) آنچه را آفرید با اندازه گیری دقیقی استوار کرد، و با لطف و مهربانی نظمشان داد و به خوبی تدبیر کرد. هر پدیده را برای همان جهت که آفریده شد به حرکت درآورد، چنان که نه از حد و مرز خویش تجاوز نماید و نه در رسیدن به مراحل رشد خود کوتاهی کند، و این حرکت حساب شده را بدون دشواری به سامان رساند، تا بر اساس اراده او زندگی کند. پس چگونه ممکن است سرپیچی کند در حالی که همه موجودات از اراده خدا سرچشمه می گیرند.
آفرینش انسان به گونه ای است که هر گونه بیرون شدن از مرزهای میانه روی، او را آسیب می رساند و از نظر تربیتی و اخلاقی و رفتاری دچار توقف یا گستاخی می سازد. امام علی می فرماید: فکلّ تقصیر به مضرّ و کلّ افراط له مفسد. (5) هر گونه کمبود در آن «قلب» زیان آور است و هر زیادی آن را تباه کننده است.
بنا بر این تمام موجودات عالم انسان و غیر انسان در خلقت شان تعادل و میانه روی حکم فرما است و با یک نظم و توازن خاص در سیر طبیعی شان در حرکت اند.
2. میانه روی در اخلاق
اخلاق نیکو و حسن در همه ابعاد زندگی، اعم از رفتارهای فردی و خانوادگی و اجتماعی؛ نشانه کمال شخصیت ایمانی و انسانی افراد است و بد اخلاقی و رفتارهای نامتعادل، علاوه بر این که اثرات منفی در زندگی دنیوی دارد موجب بدبختی و عذاب در آخرت نیز می شود. خداوند متعال پیامبر اسلام را به داشتن خلق برجسته می ستاید و می فرماید:وَ إِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ. (قلم /۴) و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری.و پیامبر اسلام که الگوی بشریت و حبیب و بنده کامل خدا است؛ محبوب ترین و نزدیک ترین انسان به خودش را کسی می داند که خوش رفتارتر و با اخلاق تر باشد چنانکه می فرماید: إن أحبکم الی و اقربکم منی یوم القیامة مجلسا أحسنکم خلقا و أشدکم تواضعا. (6) بدرستی محبوب ترین شما نزد من، و نزدیک ترین تان به من در روز قیامت، خوشخو ترین و متواضع ترین شما است.
3. میانه روی در راه رفتن
دین اسلام به تمام ابعاد زندگی توجه دارد، حتی در مسئله ساده مانند راه رفتن؛ فروگذار نکرده است. زیرا این می تواند بیانگر حالات درونی و اخلاقی و نشانه شخصیت انسان بوده باشد. دستور اسلام در این زمینه رعایت فروتنی، تواضع، اعتدال و میانه روی است. چنانکه از زبان «لقمان حکیم» به فرزندش آمده است: وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ. (لقمان / ۱۹) در رفتارت میانه رو باش.ابن کثیر در تفسیر این جمله می نویسد: «أی امش مقتصدا مشیا لیس بالبطئ المشبط، و لا بالسریع المفرط، بل عدلا وسطا بین بین.» (7) یعنی به صورت میانه راه برو، یک نوع راه رفتن که نه بسیار کند و زمین گرانه باشد و نه بسیار تند و افراطی بلکه بین این دو به طور میانه رو و متوسط.
امام کاظم در این زمینه می فرماید: سرعة المشی تذهب ببهاء المومن. (8) راه رفتن با سرعت، ارزش و وقار مومن را می برد. امام صادق نیز می فرماید: المشی المستعجل یذهب ببهاء المومن و یطفئ نوره. (9) سرعت زیاد در راه رفتن ارزش و ابهت مومن را می برد و نور او را خاموش می کند.
امیرالمومنین علی (ع) میانه روی در راه رفتن را نشانه مروت و جوانمردی شمرده چنانکه می فرماید: ثلاث فیهن المروءة: غض الطرف و غض الصوت و مشی القصد. (10) سه چیز است که در آنها جوانمردی است: چشم از حرام پوشیدن، صدا را فرو خواباندن، با اعتدال و اقتصاد راه رفتن.
بنا بر این علاوه بر اینکه از راه رفتن مغرورانه و متکبرانه نهی شده است که در کتب اخلاقی مفصلا ذکر شده است، از راه رفتن با کندی و تندی هم نهی شده و در این زمینه رعایت میانه روی، سزاوار انسان مومن است.
پی نوشت ها:
(1) مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷،ص۴۴.
(2) هاشمی رفسنجانی، اکبرو دیگران، تفسیر راهنما، ج۱۲، ص۳۶۷.
(3) طباطبایی محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۳۷.
(4) نهج البلاغه، خطبه ۹۱.
(5) تیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ح 891.
(6) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۳۲.
(7) ابن کثیر اسماعیل بن عمرو، تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص ۳۸۶.
(8) حویزی شیخ عبد علی، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۲۰۸.
(9) مجلسی، محمد باقر، همان، ج۷۵، ص۲۵۵.
(10) تیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، همان، ح۵۵۰۶.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}